اخبار
ارتش سوریه دو روستای دیگر را در حلب آزاد کرد
بین الملل > خاورمیانه - ایرنا نوشت: ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در ادامه پیشروی های خود در شمال سوریه دو روستای راهبردی «دویر الزیتون» و «تل جبین» را آزاد کردند.
به گزارش خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، این نیروها با ادامه عملیات خود که بر شهر حلب و حومه آن تمرکز دارد، امنیت و ثبات را به دو روستای راهبردی «دویر الزیتون» و «تل الجبین» در حومه شمالی این شهر بازگرداندند.
در این عملیات که به پشتیبانی نیروی هوایی ارتش سوریه و روسیه صورت گرفت گروه های تروریستی «جبهه النصره» و «داعش» خسارت های جانی و مالی زیادی متحمل شدند و در حملات هوایی ارتش سوریه ایستگاه های پالایش نفت گروه تروریستی داعش و انبارهای مهمات نظامی و سوخت آنها تخریب شد؛ در طول هفته جاری 77 تروریست کشته شده اند.
با آزادسازی دو روستای راهبردی «دویر الزیتون» و «تل الجبین» در حومه شمالی حلب خطوط امداد رسانی تروریست ها قطع و حلقه محاصره بر آنها تنگ تر شده است.
ارتس سوریه و نیروهای مقاومت همچنین «ابوصالح دیری» فرمانده نظامی گروه تروریستی «جیش الشام»، را شب گذشته (دوشنبه) در حومه شمالی حلب به هلاکت رسانده است.
یک منبع نظامی ارتش سوریه گفت: یگان های مهندسی پس از آزاد سازی این دو روستا مین ها و بمب های کار گذاشته شده از سوی تروریست ها را خنثی کردند.
در شهر حلب نیز نیروهای ارتش سوریه و مقاومت از سه محور منطقه های «سیف الدولة»، «بستان القصر» و «الراشدین» در مرکز و جنوب غربی این شهر حملات خود را آغاز کرده اند و هدف این نیروها، تصرف مناطق ذکر شده است.
همچنین در عملیات این نیروها در حومه جنوبی حلب «عمر قطیش» یک سرکرده گروه موسوم به «سپاه شام» به همراه معاونش کشته شدند.
نیروهای نظامی ارتش سوریه با پیشروی در حومه شرقی این استان در روزهای گذشته امنیت و ثبات را به دو روستای «طنوزه» و «عفش» بازگرداندند و آخرین پایگاه های تروریست ها را در آنها منهدم کردند.
براساس این گزارش عملیات تنها به حومه شرقی و جنوبی حلب متمرکز نیست و حملات هوایی ارتش سوریه و روسیه دهها موضع تروریست ها را در «مصیبین» و شهر «الباب» یکی از مهم ترین مخفیگاه های گروه تروریستی داعش در حومه شمالی محسوب می شود را هدف قرار دادند و با سیطره بر این شهر خط قاچاق نفت و آثار باستانی و حمایت لجستیکی تروریست ها به طور کامل قطع می شود.
چکیده پسا برجام و فرا برجام
اشتياق غولهاي دارو به بازار غيراستاندارد ايران :
با ورود به دوران پسا برجام و رفع تحریم ها…
روزنامه جوان با ورود به دوران پسا برجام و رفع… شدن برجام تحریم ها علیه ایران برداشته شده رقابتی جدی… صنایع دیگر یک بازار بکر است تولید داخل در پسا… برجام در حالی که 97 درصد داروهای مصرفی در کشور…
کد خبر: ۴۸۵۶۷۳ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
بودجه واقعی دولت چقدر است؟
حال و هوای پسا تحریم با سقف کلی 952 هزار…
از اجرایی شدن برجام و لغو تحریم ها و در… با فضای پسا تحریم و با در نظر گرفتن آنچه… دوران پسا برجام بوده است اما بخش اصلی به طرف… گاها در بهمن ماه و دوران انتخابات به مجلس رفته…
کد خبر: ۴۸۵۰۲۷ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۱/۰۳
تقسیم کار تل آویو و ریاض در روز اجرای برجام
دوران برگزاری مذاکرات هسته ای ایران و اعضای ۱+۵ و… آویو و ریاض به ترتیب بر هم زدن کلیت برجام… آسیب پذیر بودن برجام در صورت نقض ماده ۲۹ سند… نفتی ایران در دوران پسا برجام محسوب می شود بر…
کد خبر: ۴۸۲۹۵۳ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۲۶
مردم به آثار لغو تحریمها خیلی خوشبین نباشند
کاهش توقعات اقتصادی مردم در دوران پسا برجام را در… نوبخت سخنگوی دولت صراحتا اعلام کرد شاید دیدن آثار پسابرجام… اعلام کرد نباید خیلی به آثار اقتصادی پسابرجام خوش بین… تحریم ها و اجرای برجام را مقدمه ای برای ایجاد…
کد خبر: ۴۷۵۶۰۹ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۰۳
در همایش سال جهانی خاک؛
وعده ابتکار به رفع آلودگیها طی ۱۵ سال
خصوص مدنظر است و امیدواریم بتوانیم در دوران پسا برجام…
کد خبر: ۴۷۵۴۷۷ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۰۲
اعتراض 54 تشکل غیردولتی ایران علیه اقدام آمریکا
احساسی کنگره آمریکا در دوران پسا برجام در خصوص وضع…
کد خبر: ۴۷۵۱۶۸ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۰۱
اقتصاد مقاومتی، سیاست جدی و منطقی کشور است
دانست و گفت اگر در دوران پسا برجام هوشمندانه عمل…
جلوگیری شود گفت اگر در دوران پسا برجام هوشمندانه عمل… دوران پسا تحریم قطعاً اقتصاد ایران ارتقا خواهد یافت گفت…
کد خبر: ۴۶۷۴۷۱ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
بسته جدید اقتصادی چه کسانی را نجات داد؟
هنوز باید منتظر برداشتن شدن تحریم ها در دوران پسا… برجام بود …
کد خبر: ۴۶۶۵۵۶ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
تلاش برخی شرکتهای آمریکایی برای اسپانسری فدراسیونهای ورزشی
بهانه برجام از تلاش برخی شرکت های آمریکایی برای ارتباط…
انقلاب به رئیس جمهور برای اجرای مشروط برجام اظهار داشت… همواره دغدغه دلسوزانی که اسم آنها را دلواپسان گذاشته اند… این بوده است که مسیر برجام به جایی که خلاف… بودند که حتمابرجام باید تصویب شود همه اینها در…
کد خبر: ۴۵۹۸۹۲ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
آلمان ها کوتوله های سیاسی اروپا هستند
مهر مراحل اجرای برجام پس از تصویب موضوعی بود که… و در هر یک از مراحل اجرای برجام باید مواضع… برجام را ملاک داوری دانست و ادامه داد باید گام… بازگشت ندارد ظهره وند ادامه داد برجامفضایی جدید را…
کد خبر: ۴۵۶۰۵۱ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
استراتژی دشمن در دوران پسابرجام
کیهان پس از تصویب برجام و ورود توافق به مرحله… نقشه راه دشمن برای دوران پسا برجام چیست خلاصه راهبرد… پسابرجام دشمن برای دوران جدید را می توان در سه…
کد خبر: ۴۵۵۴۶۶ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
حميدرضا آصفي:
گفتوگوي ايران- امريكا درخصوص سوريه زير چتر بينالمللي باشد/دولت گذشته با مسائل سیاست خارجی ساده انگارانه برخورد می کرد
دورانی که آصفی از آن روزگار به نیکی یاد می… با اصحاب رسانه در آن دوران برگزار کرده است این… وضعیت ایران در منطقه در دوران پسا برجام تحولات سوریه… مان با آنها نوسان داشته ایم بهتریندوران روابط مان…
کد خبر: ۴۵۲۴۶۳ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
سخنرانی نتانیاهو اعلام آمادگی برای رایزنی درباره پسابرجام بود
رایزنی درباره انجام اقداماتی در دوران اجرای برجام تعبیر می…
آغاز رایزتی درباره دوران پسا برجام تعبیر کرده اند مقام…
کد خبر: ۴۵۱۱۲۰ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
۶اصل و ۴۵ توصیه برای مهار اقتدار ایران
برجام پرداخت و توصیه های متعددی برای سیاست گذاری مرتبط…
رأی گذاشتن برجام و شکست جمهوریخواهان در تصویب طرح هایی… پس از اجرای متن برجام پرداخته شده است این گزارش… برجام موسوم گشت نقطه عطفی در تاریخ سیاست خارجی آمریکا…برجام می تواند هنجارهای عدم اشاعه را در سراسر جهان…
کد خبر: ۴۴۷۲۶۲ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
«برجام» و آفات نگاه جناحی به آن
نتیجه مذاکرات مهم ترین پیامد منفی داخلی برجام است این…
روزنامه جوان در یادداشتی با پرداختن به موضوع برجام… نوشت همدلی و همزبانی دولت و ملت در دوران پسا… برجام می تواند چاره ساز پیامدهای مختلف سیاسی اقتصادی و… مهم ترین پیامد منفی داخلی برجام است این امر آنگونه…
کد خبر: ۴۳۷۷۴۹ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۵/۲۴
پسا برجام فرصتی برای ورود فناوریهای نوین
در پسا برجام میتوان با ورود فناوریهای نوین علاوه بر افزایش دسترسی توانمندیهای خود را ارتقاء دهیم.
به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فکر آزاد دبیر علمی کنگره تازههای لیزر پزشکی و رئیس انجمن لیزر پزشکی در دهمین همایش انجمن علمی پزشکی لیزری ایران و سومین کنگره کاربرد لیزر در علوم پزشکی در خصوص شرایط جامعه پزشکی پس از برجام بیان کرد: پس از اجرای برجام دو حالت وجود دارد حالت اول این است که سالها تلاش و سختی برای بومی کردن دانش را نادیده گرفته و فراموش کنیم حالت دوم این است که فناوریهای نوین وارد کشور شود تا با دسترسی آسان به آن توانمندیهای خود را افزایش دهیم.
وی با تاکید بر اینکه دانش لیزر بسیار سریع حرکت میکند، گفت: در حال حاضر ما از این دانش خیلی عقب هستیم و به دلیل حرکت سریع آن دچار سردرگمی شدهایم متاسفانه در کشور ما زیبایی چالش برانگیز است در حالی که کاربرد لیزر در این حوزه گوشهای از لیزر پزشکی است.
در ادامه طیبه نیکوخرسند عضو هیئت مدیره انجمن لیزر پزشکی در خصوص کاربردهای متفاوت لیزر عنوان کرد: زمانی که از لیزر صحبت میکنیم تصور افراد بیشتر به مباحث زیبایی مانند برداشتن موی زائد معطوف میشود. اینکه بسیاری از پزشکان نمیدانند لیزر در چه رشتههایی کاربرد دارد باعث میشود لیزر در درمان بسیاری از بیماریها کنار گذاشته شود.
وی در مورد کاربردهای لیزر اظهار کرد: کاهش درد، ترمیم زخم، افزایش خونرسانی به بافتها و . . . از جمله کاربردهای متفاوت لیزر است. عوارض لیزر به طور کلی به دو دسته عوارض لیزر پوست و عوارض لیزر در جراحی تقسیم میشود.
نیکوخرسند در مورد عوارض لیزر جراحی خاطر نشان کرد: لیزرهای جراحی عمدتا توان بالایی دارند و برای سوزاندن و بریدن مورد استفاده قرار میگیرند بنابراین اگر برای استفاده از آن پارامترها به درستی مد نظر قرار نگیرد سوختگیهای سطحی و داخلی را به همراه خواهد داشت.
شهداء
متن ادبی شهدا
پیر ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در این دایره سرگردان است
پیر ما گفت که مردان الهی مردند که به دنبال رفیق ازلی می گردند
شهدا رفتند و ما مانده ایم . برای جانبازان که ماندن چه کردیم ؟
برای آزادگان چه کردیم؟ برای خانواده شهدا چه کردیم ؟
نمی دانم ما که لیاقت حضور در جبهه ها و زندگی در کنار آنها را نداشتیم آی کسانی که دم از شهدا می زنید مرد باشید و بر سر عهد و پیمان خود بمانید تا نکند پشیمان و سرافکنده و روسیاه در محضرشان شویم .
شهدا را یاد کنیم . شده با ذکر یک صلوات .
بار ها از این که زنده هستم و دارم روی دم اون آدم های بزرگ بازدم می دهم از زنده بودنم
خجالت می کشم . خدایا تو خودت می دانید در دل و قلب من چه می گذرد .
در باغ شهادت را بستند …
متن ادبی
شما برای این مرز و بوم رقم زدهاید.
خالصانه آمدهایم تا زیارتتان کنیم و با دلهای خسته اما امیدوار، خدا را در این مکان اهورایی با بغضهای شکسته فرا بخوانیم و بگوییم که شهدا! ما شما را فراموش نکردهایم… اصلاً مگر حماسه، شهادت، هویزه، طلائیه، بستان، صدای غرش توپها، حسین فهمیدهها و باکریها، چمرانها، آوینیها و … فراموش شدنی هستند؟
نه، ما آمدیم تا بگوییم که شما در روح و باطن ما جای دارید. آمدهایم تا بگوییم هان ای عاشوراییان! عاشورایی دیگر در پیش است. آمده ایم تا هوار بزنیم: های ای شهدا، راه شما، اندیشه شما و تفکر شما در روح و روان جامعه ایرانی جای دارد.
ای شهدای گمنام و ای غلطیدهشدگان در سربهای سرد و سنگین که به عشق مام میهن و انقلاب و اسلام، سر بر سودای عشق گذاشتید.. اینجا کجاست؟ ما کیستیم… شما که بودید؟ و کجایید؟ بر مزار کدامتان بگرییم که بغض امان نمیدهد، بگرییم، گریه مگر دوا کند … میگرییم اما زهی تاسف که گریه نیز دوا نمیکند … کاش که در ِشهادت باز بود و …
ستاره ی آسمان ها
بسم رب الشهدا و الصدیقین دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی پس برایت می نویسم ، از دل غریب خود برایت می نویسم ، آری خیلی دلم می خواست با تو بودم در میان ابرها ، پیش خدا بودم نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشک هایم سرازیر است ای شهیدم، می خواهم با تو صحبت کنم اما با چه زبانی ؟!… با این زبانم که پر از گناه است؟نه نمی توانم! چگونه می شود مهمان آسمان باشم و با زبان زمینی خود صحبت کنم نمی دانم ، چه کنم ؟ پس با زبان کودکی ام برایت می نویسم چرا که به آسمان نزدیک تر است وقتی کوچکتر بودم، مادرم همیشه از تو می گفت ، از خوبی هایت، از نماز شب هایت، از وفاداری هایت و بالاخره از گذشت و ایثارت … من از تو فقط همین ها را به یادگار دارم هر صبح تصویر تو را می نگرم تا شاید تو هم به من نظری کنی مادرم می گفت تو هر پنجشنبه وقتی که به مدرسه ی طلبه قم می رفتی به خانه ما هم سری می زدی . نمی دانم، آیا الان هم می آیی؟ حتما ، تو می آیی . باور کن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس می کنم اما چرا نمی بینمت ؟ چرا صورت پر نورت را برایم نما یان نمی کنی ؟ می دانم ، این تقصیر چشم های من است. آن قدر گناه کرده ام که این گناهان چون پرده ای روی چشم ها یم شده اند و من تو را نمی بینم ای کاش دستم را می گرفتی تا این قدر احساس تنهایی نمی کردم . ای شهیدم ، تو اتینک در آسمان ها ماه مجلس شده ای عین ستاره ها چه زیبا می درخشی خوش به حال آن شبی که تو به آن نور می دهی تو به آن آرامش می دهی ای کاش من هم شب ها به جای خفتن در زمین در آسمان ها بودم.
برایم سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم از آنان که افتخاری در دل تاریخ اند . باید که پلی زنم از درونم به معنای انسانیت . من از شهیدان تصویری می دیدم که گاهی از مقابلشان عبور می کردم . همیشه سؤالی در دلم بود که سیمای ملکوتی چه انسانهایی نمای این میدان شده .
خیابان شهدا ( متن ادبی )
برایم سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم از آنان که افتخاری در دل تاریخ اند . باید که پلی زنم از درونم به معنای انسانیت . من از شهیدان تصویری می دیدم که گاهی از مقابلشان عبور می کردم . همیشه سؤالی در دلم بود که سیمای ملکوتی چه انسانهایی نمای این میدان شده .
شهر شهید پرور ورامین ، خون گرم و استوار نام این همه شهید را فریاد می زند و شهدای جاوید دهم دی ماه پنجاه و هفت را .
حرف های من تازگی نخواهد داشت ولی روح می گیرد از پر و بال این شهیدان .
آن روزها که صدای الله اکبر با عمق احساسی وصف ناپذیر از سینه مردمانی ستم دیده پایه های ظلم را می لرزاند ، روزهای نزدیک به انفجار نور ، شهرمان از شجاعت آلاله ها دلگرم بود ( شهیدان میرزایی ، کریمی ، گلعباسی ، شیرازی ) .
ترس دیگر دست و پای کبوتران را نمی بست آمده بودند اثبات کنند در جبهه های حق و باطل ، حق را دلیرانه فریاد می زنند . آن روزها که نبودم امّا حس غریبی مرا به آنها پیوند می دهد . آیا می توانستند با نشستن در خانه بگویند علیه ظلم ایستاده اند ؟
چهرة عیان مبارزاتشان همان تظاهرات های مردمی بود و این خیابان ( خیابان شهدای امروز ) آن روز خود را هرگز فراموش نخواهد کرد .
اگر سرتاپای وجودم بلرزد از یاد آوری نامشان سزاست چرا که ره بی انتهای شهادت ، مردانی بزرگ می طلبد و این عزیزان برایم مظهر واقعی اخلاصند . پس به شکرانه این رشادت ها و برای احترام به ساحت مطهرشان در طول این خیابان گام بر می دارم و در هر قدم خویش برای روح بلندشان صلوات خواهم فرستاد .
رقیه قاضی خانی
راه نا تمام
ای شهدا برخیزید گویی این جا همه چیز تمام شده است و انگار نسل جهاد دیده دیروز،به خط پایان رسیده است.اگر سراغمان نیایید و کلامی و حرفی بر زبان نیاورید ما هم کم کم باورمان می شود که همه چیز تمام شده است.باورمان می شود که دیگر رد پایی از شما پیش رویمان نیست ،باورمان می شود که ما هم دیگر باید مد،پرستیژ،آنگارد محاسن ،تیپ اداری و خلاصه همه چیزمان مثل آدم شود !!! اگر شما حرفی نزنید باورمان خواهد شد که امام جلوی چشمانمان جرعه جرعه جام زهر را نوشید و رفت و همگی گفتیم ،الحمد لله جنگ خانمان سوز تمام شد!!! ای شهدا که جوانمردی فقط در ذائقه ی شما بود،لحظاتی از خلوت بهشت فارغ شوید،زخم ترکش ها را فراموش کنید و از ما دلجویی کنید.بعد از شما لباس خاکیمان را از تن درآوردند اجازه نداریم مثل آن روز ها بگوییم “التماس دعا” !!! به ما آموختند که چگونه بخوانیم و بنویسیم !!!
ای شهدا،دنیای بی شما و بی امام سخت است ! ای خوش انصاف ها ، اینجا دیگر با خاموشی بلدوزرهای جهادگران ،سنگر و خاکریزی که صداقت و درستی را بنا کند یافت نمی شود.اینجا فانوس ها خاموش است.خیانت به رفیق قاموس و جاویدان و رسیدن به جاه و مقام به بهای خاموشی عزت نفس است . ای شهدا اینجا دیگر از عروج خبری نیست و همه از برای “فنا"دست و پامی زنند . دست های ناپاک به هم گره خورده تا بر نسل جوان امروزی روح بی اعتقادی و دین زدگی را جریان دهد.
دنیای غرب بر دل ها طبل هوس می کوبد و روزگار مردم پر فتنه ای که با زبان دین جویای مراد دنیا و مسند و بقا بر قدرت خویش اند و از تکه تکه شدن پیکر ها نردبان صعود می سازند اگر در برابر مظالمشان کلام حق بگویی به “مسلخ گاه"هوی و هوسشانقربانی می شوی و خلاصه اینجا بازار هزار رنگ بی مهری هاست. اینجا ساکنینش به جرم بی وفایی محکومند .آری شهدا برای همین است دلمان تنگ شماست از قول ما به امام بگویید قرار ما این نبود .دیگر از شما گفتن از چند شب خاطره فراتر نمی رود گریه و حسرت در فراق شما به جهالت و حواس پرتی یاد می شود .ای شهدا، به داد ما برسید،اینجا ماندن سخت است. در قنوتمان دلتنگی شماست و در سجده هامان بی تابی فراقتان و در رکوع هایمان خمیدگی دوری از شهادت است .ای شهدا سکوت غربت مان ،درد ناک ترین دردیست که تاب تحمل را از وجودمان زدوده است. ما هرگز به چنین صلح سبزی !!!!! فکر نمی کردیم و تنها میدان های سرخ ،اندیشه مان بود و اینک در قبیله درداز همه کس ما بازمانده ترینیم . به جرم بی شهادتی ریاضت تدریجی مرگ را منتظریم و در تب و تاب وصل به شما لحظه شماریم ، واگر این نباشیم باید آنقدر بی تفاوت شویم که همه چیزمان را یک شبه فراموش کنیم تا ما هم به نوایی برسیم و از راه کارهای تملق و چاپلوسی با فراموشی تفکر امام ، خادمین درگاه مصلحت اندیشان شویم . ای شهدا در روزگار فقر محبت ها نگاهمان لبریز از باده التماس به شماست اگر خوب گوش کنید خواهید دانست که دل شکسته ما بهترین تاری است که در فراقتان شب و روز را می نوازد . بعد از شما تحمل خیلی چیز ها سخت است به بهانه صبر ما را به “سکوت” مرگ آوری دعوت می کنند.
کام یابی های دنیا مقدمه فراموشی ذکر خداست و خاتمه اش با لبخند شیطان مأنوس است . ای شهدا ما برای شما صبر می کنیم ولو با فنا و فراموشی مان.
ای شهدا شما که در جلوت دوست خلوت انس یافته اید دستی بر دل های پیر رنج ما برآورید.
خداحافظ ای شهدا ، ای گلبرگ های خونین شلمچه ، ای لبهای سوخته فکه ، ای گلوهای تشنه ، ای تشنه های فرات شهادت ، خداحافظ ، شما رفتید و مائیم و راه نا تمام ! …
چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است""” چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش “"” عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .
یاد و خاطره شهیدان گرامی باد
ای روشنای خانه امید، ای شهید “"” ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است"""ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
ای شهیدان ، عشق مدیون شماست “""هرچه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها “"” دیدگانم دشت مفتون شماست . . .
شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .
دید در معرض تهدید دل و دنیش را “"” رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را
رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر “""چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را . . .
رفتن به جهاد نفس راهی است بزرگ “""از جبهه گریختن گناهی است بزرگ
ما بر سر پست انقلابیم اکنون “"” خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ . . .
کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو “"” دلم دوباره گرفته زبیخیالی تو
تو التماس نگاه کدام پنجرهای “"” که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو . . .
سری که هیچ سرآمدن نداشت، آمد “"” بلند بود ولیکن بدن نداشت آمد
بلند شد سر خود را به آسمان بخشید “""سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد . . .
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست.
محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند . . .
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات “"” بر قامت بی سر شهیدان صلوات
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .
شکر لله شیعه ای نامی شدیم “""اهل جمهوری اسلامی شدیم
از خمـینی درس عشق آموختیم “"” در تنور جنگ و جبهه سوختیم
بیعتی کردیم با سید علی""” راه حق در قول و فـعلش منجلی . . .
چفیهی من بوی شبنم میدهد “"” عطر شبهای محرم میدهد
چفیهی من، سفرهی دل میشود “"” جمعه، با مهدی، مقابل میشود . . .
در سینهام دوباره غمی جان گرفته است
« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »
تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یاد شما جان گرفته است
تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟ “"” ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست “"” از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . .
ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم “""برگرد ! تا سربند یا زهـرا (س) نبستیم . . .
ای شهید
ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
« زهره » به نام توست غزلخوان آسمان
با یاد توست مشعل « ناهید » ای شهید
« قد قامت الصلاه » به خون تو سکه زد
در گسترای ساحت تحمید ای شهید
تیغ سحر زجوهره خونت آبدار
گشت و شکست لشکر تردید، ای شهید
آئینهدار خون تو اند آسمانیان
رنگینکمان به شوق تو خندید ای شهید
ایمن شدند دین و وطن تا به رستخیز
فارغ شدند زآفت تهدید، ای شهید
در فتنهخیز حادثهها جان پناه ماست
بانگی که در گلوی تو پیچید، ای شهید
صرافی جهان زتو گر نقد جان گرفت
جام شهادتش به تو بخشید، ای شهید
نام تو گشت جوهر گفتار عارفان
« عارف » زبان گشوده به تأکید، ای شهید
کتاب حماسه های همیشه
شهداء
متن ادبی شهدا
پیر ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در این دایره سرگردان است
پیر ما گفت که مردان الهی مردند که به دنبال رفیق ازلی می گردند
شهدا رفتند و ما مانده ایم . برای جانبازان که ماندن چه کردیم ؟
برای آزادگان چه کردیم؟ برای خانواده شهدا چه کردیم ؟
نمی دانم ما که لیاقت حضور در جبهه ها و زندگی در کنار آنها را نداشتیم آی کسانی که دم از شهدا می زنید مرد باشید و بر سر عهد و پیمان خود بمانید تا نکند پشیمان و سرافکنده و روسیاه در محضرشان شویم .
شهدا را یاد کنیم . شده با ذکر یک صلوات .
بار ها از این که زنده هستم و دارم روی دم اون آدم های بزرگ بازدم می دهم از زنده بودنم
خجالت می کشم . خدایا تو خودت می دانید در دل و قلب من چه می گذرد .
در باغ شهادت را بستند …
متن ادبی
شما برای این مرز و بوم رقم زدهاید.
خالصانه آمدهایم تا زیارتتان کنیم و با دلهای خسته اما امیدوار، خدا را در این مکان اهورایی با بغضهای شکسته فرا بخوانیم و بگوییم که شهدا! ما شما را فراموش نکردهایم… اصلاً مگر حماسه، شهادت، هویزه، طلائیه، بستان، صدای غرش توپها، حسین فهمیدهها و باکریها، چمرانها، آوینیها و … فراموش شدنی هستند؟
نه، ما آمدیم تا بگوییم که شما در روح و باطن ما جای دارید. آمدهایم تا بگوییم هان ای عاشوراییان! عاشورایی دیگر در پیش است. آمده ایم تا هوار بزنیم: های ای شهدا، راه شما، اندیشه شما و تفکر شما در روح و روان جامعه ایرانی جای دارد.
ای شهدای گمنام و ای غلطیدهشدگان در سربهای سرد و سنگین که به عشق مام میهن و انقلاب و اسلام، سر بر سودای عشق گذاشتید.. اینجا کجاست؟ ما کیستیم… شما که بودید؟ و کجایید؟ بر مزار کدامتان بگرییم که بغض امان نمیدهد، بگرییم، گریه مگر دوا کند … میگرییم اما زهی تاسف که گریه نیز دوا نمیکند … کاش که در ِشهادت باز بود و …
ستاره ی آسمان ها
بسم رب الشهدا و الصدیقین دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی پس برایت می نویسم ، از دل غریب خود برایت می نویسم ، آری خیلی دلم می خواست با تو بودم در میان ابرها ، پیش خدا بودم نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشک هایم سرازیر است ای شهیدم، می خواهم با تو صحبت کنم اما با چه زبانی ؟!… با این زبانم که پر از گناه است؟نه نمی توانم! چگونه می شود مهمان آسمان باشم و با زبان زمینی خود صحبت کنم نمی دانم ، چه کنم ؟ پس با زبان کودکی ام برایت می نویسم چرا که به آسمان نزدیک تر است وقتی کوچکتر بودم، مادرم همیشه از تو می گفت ، از خوبی هایت، از نماز شب هایت، از وفاداری هایت و بالاخره از گذشت و ایثارت … من از تو فقط همین ها را به یادگار دارم هر صبح تصویر تو را می نگرم تا شاید تو هم به من نظری کنی مادرم می گفت تو هر پنجشنبه وقتی که به مدرسه ی طلبه قم می رفتی به خانه ما هم سری می زدی . نمی دانم، آیا الان هم می آیی؟ حتما ، تو می آیی . باور کن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس می کنم اما چرا نمی بینمت ؟ چرا صورت پر نورت را برایم نما یان نمی کنی ؟ می دانم ، این تقصیر چشم های من است. آن قدر گناه کرده ام که این گناهان چون پرده ای روی چشم ها یم شده اند و من تو را نمی بینم ای کاش دستم را می گرفتی تا این قدر احساس تنهایی نمی کردم . ای شهیدم ، تو اتینک در آسمان ها ماه مجلس شده ای عین ستاره ها چه زیبا می درخشی خوش به حال آن شبی که تو به آن نور می دهی تو به آن آرامش می دهی ای کاش من هم شب ها به جای خفتن در زمین در آسمان ها بودم.
برایم سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم از آنان که افتخاری در دل تاریخ اند . باید که پلی زنم از درونم به معنای انسانیت . من از شهیدان تصویری می دیدم که گاهی از مقابلشان عبور می کردم . همیشه سؤالی در دلم بود که سیمای ملکوتی چه انسانهایی نمای این میدان شده .
خیابان شهدا ( متن ادبی )
برایم سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم از آنان که افتخاری در دل تاریخ اند . باید که پلی زنم از درونم به معنای انسانیت . من از شهیدان تصویری می دیدم که گاهی از مقابلشان عبور می کردم . همیشه سؤالی در دلم بود که سیمای ملکوتی چه انسانهایی نمای این میدان شده .
شهر شهید پرور ورامین ، خون گرم و استوار نام این همه شهید را فریاد می زند و شهدای جاوید دهم دی ماه پنجاه و هفت را .
حرف های من تازگی نخواهد داشت ولی روح می گیرد از پر و بال این شهیدان .
آن روزها که صدای الله اکبر با عمق احساسی وصف ناپذیر از سینه مردمانی ستم دیده پایه های ظلم را می لرزاند ، روزهای نزدیک به انفجار نور ، شهرمان از شجاعت آلاله ها دلگرم بود ( شهیدان میرزایی ، کریمی ، گلعباسی ، شیرازی ) .
ترس دیگر دست و پای کبوتران را نمی بست آمده بودند اثبات کنند در جبهه های حق و باطل ، حق را دلیرانه فریاد می زنند . آن روزها که نبودم امّا حس غریبی مرا به آنها پیوند می دهد . آیا می توانستند با نشستن در خانه بگویند علیه ظلم ایستاده اند ؟
چهرة عیان مبارزاتشان همان تظاهرات های مردمی بود و این خیابان ( خیابان شهدای امروز ) آن روز خود را هرگز فراموش نخواهد کرد .
اگر سرتاپای وجودم بلرزد از یاد آوری نامشان سزاست چرا که ره بی انتهای شهادت ، مردانی بزرگ می طلبد و این عزیزان برایم مظهر واقعی اخلاصند . پس به شکرانه این رشادت ها و برای احترام به ساحت مطهرشان در طول این خیابان گام بر می دارم و در هر قدم خویش برای روح بلندشان صلوات خواهم فرستاد .
رقیه قاضی خانی
راه نا تمام
ای شهدا برخیزید گویی این جا همه چیز تمام شده است و انگار نسل جهاد دیده دیروز،به خط پایان رسیده است.اگر سراغمان نیایید و کلامی و حرفی بر زبان نیاورید ما هم کم کم باورمان می شود که همه چیز تمام شده است.باورمان می شود که دیگر رد پایی از شما پیش رویمان نیست ،باورمان می شود که ما هم دیگر باید مد،پرستیژ،آنگارد محاسن ،تیپ اداری و خلاصه همه چیزمان مثل آدم شود !!! اگر شما حرفی نزنید باورمان خواهد شد که امام جلوی چشمانمان جرعه جرعه جام زهر را نوشید و رفت و همگی گفتیم ،الحمد لله جنگ خانمان سوز تمام شد!!! ای شهدا که جوانمردی فقط در ذائقه ی شما بود،لحظاتی از خلوت بهشت فارغ شوید،زخم ترکش ها را فراموش کنید و از ما دلجویی کنید.بعد از شما لباس خاکیمان را از تن درآوردند اجازه نداریم مثل آن روز ها بگوییم “التماس دعا” !!! به ما آموختند که چگونه بخوانیم و بنویسیم !!!
ای شهدا،دنیای بی شما و بی امام سخت است ! ای خوش انصاف ها ، اینجا دیگر با خاموشی بلدوزرهای جهادگران ،سنگر و خاکریزی که صداقت و درستی را بنا کند یافت نمی شود.اینجا فانوس ها خاموش است.خیانت به رفیق قاموس و جاویدان و رسیدن به جاه و مقام به بهای خاموشی عزت نفس است . ای شهدا اینجا دیگر از عروج خبری نیست و همه از برای “فنا"دست و پامی زنند . دست های ناپاک به هم گره خورده تا بر نسل جوان امروزی روح بی اعتقادی و دین زدگی را جریان دهد.
دنیای غرب بر دل ها طبل هوس می کوبد و روزگار مردم پر فتنه ای که با زبان دین جویای مراد دنیا و مسند و بقا بر قدرت خویش اند و از تکه تکه شدن پیکر ها نردبان صعود می سازند اگر در برابر مظالمشان کلام حق بگویی به “مسلخ گاه"هوی و هوسشانقربانی می شوی و خلاصه اینجا بازار هزار رنگ بی مهری هاست. اینجا ساکنینش به جرم بی وفایی محکومند .آری شهدا برای همین است دلمان تنگ شماست از قول ما به امام بگویید قرار ما این نبود .دیگر از شما گفتن از چند شب خاطره فراتر نمی رود گریه و حسرت در فراق شما به جهالت و حواس پرتی یاد می شود .ای شهدا، به داد ما برسید،اینجا ماندن سخت است. در قنوتمان دلتنگی شماست و در سجده هامان بی تابی فراقتان و در رکوع هایمان خمیدگی دوری از شهادت است .ای شهدا سکوت غربت مان ،درد ناک ترین دردیست که تاب تحمل را از وجودمان زدوده است. ما هرگز به چنین صلح سبزی !!!!! فکر نمی کردیم و تنها میدان های سرخ ،اندیشه مان بود و اینک در قبیله درداز همه کس ما بازمانده ترینیم . به جرم بی شهادتی ریاضت تدریجی مرگ را منتظریم و در تب و تاب وصل به شما لحظه شماریم ، واگر این نباشیم باید آنقدر بی تفاوت شویم که همه چیزمان را یک شبه فراموش کنیم تا ما هم به نوایی برسیم و از راه کارهای تملق و چاپلوسی با فراموشی تفکر امام ، خادمین درگاه مصلحت اندیشان شویم . ای شهدا در روزگار فقر محبت ها نگاهمان لبریز از باده التماس به شماست اگر خوب گوش کنید خواهید دانست که دل شکسته ما بهترین تاری است که در فراقتان شب و روز را می نوازد . بعد از شما تحمل خیلی چیز ها سخت است به بهانه صبر ما را به “سکوت” مرگ آوری دعوت می کنند.
کام یابی های دنیا مقدمه فراموشی ذکر خداست و خاتمه اش با لبخند شیطان مأنوس است . ای شهدا ما برای شما صبر می کنیم ولو با فنا و فراموشی مان.
ای شهدا شما که در جلوت دوست خلوت انس یافته اید دستی بر دل های پیر رنج ما برآورید.
خداحافظ ای شهدا ، ای گلبرگ های خونین شلمچه ، ای لبهای سوخته فکه ، ای گلوهای تشنه ، ای تشنه های فرات شهادت ، خداحافظ ، شما رفتید و مائیم و راه نا تمام ! …
چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است""” چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش “"” عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .
یاد و خاطره شهیدان گرامی باد
ای روشنای خانه امید، ای شهید “"” ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است"""ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
ای شهیدان ، عشق مدیون شماست “""هرچه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها “"” دیدگانم دشت مفتون شماست . . .
شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .
دید در معرض تهدید دل و دنیش را “"” رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را
رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر “""چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را . . .
رفتن به جهاد نفس راهی است بزرگ “""از جبهه گریختن گناهی است بزرگ
ما بر سر پست انقلابیم اکنون “"” خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ . . .
کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو “"” دلم دوباره گرفته زبیخیالی تو
تو التماس نگاه کدام پنجرهای “"” که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو . . .
سری که هیچ سرآمدن نداشت، آمد “"” بلند بود ولیکن بدن نداشت آمد
بلند شد سر خود را به آسمان بخشید “""سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد . . .
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست.
محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند . . .
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات “"” بر قامت بی سر شهیدان صلوات
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .
شکر لله شیعه ای نامی شدیم “""اهل جمهوری اسلامی شدیم
از خمـینی درس عشق آموختیم “"” در تنور جنگ و جبهه سوختیم
بیعتی کردیم با سید علی""” راه حق در قول و فـعلش منجلی . . .
چفیهی من بوی شبنم میدهد “"” عطر شبهای محرم میدهد
چفیهی من، سفرهی دل میشود “"” جمعه، با مهدی، مقابل میشود . . .
در سینهام دوباره غمی جان گرفته است
« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »
تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یاد شما جان گرفته است
تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟ “"” ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست “"” از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . .
ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم “""برگرد ! تا سربند یا زهـرا (س) نبستیم . . .
ای شهید
ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
« زهره » به نام توست غزلخوان آسمان
با یاد توست مشعل « ناهید » ای شهید
« قد قامت الصلاه » به خون تو سکه زد
در گسترای ساحت تحمید ای شهید
تیغ سحر زجوهره خونت آبدار
گشت و شکست لشکر تردید، ای شهید
آئینهدار خون تو اند آسمانیان
رنگینکمان به شوق تو خندید ای شهید
ایمن شدند دین و وطن تا به رستخیز
فارغ شدند زآفت تهدید، ای شهید
در فتنهخیز حادثهها جان پناه ماست
بانگی که در گلوی تو پیچید، ای شهید
صرافی جهان زتو گر نقد جان گرفت
جام شهادتش به تو بخشید، ای شهید
نام تو گشت جوهر گفتار عارفان
« عارف » زبان گشوده به تأکید، ای شهید
کتاب حماسه های همیشه
شهداء
عطرانتظار
عطر انتظار
گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام.
اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نيست کيست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟
اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار يک نسيم روح بخش يک پيام آشنا ودلنواز سينه را گشوده اند. کوچه هاى ما هميشه عاشق تو بوده اند.
اى کبوتر دلم هوايى محبتت! سينه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سينه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نيازمند مرهم است.
صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتياق ونغمه اميد با دلى سفيد خواب رفته است روز را به شوق ديدنت شروع مى کند اى تو معنى اميد وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در ميان خنده ها وگريه هاى عاشقان پيش عصمت الهى ات خضوع مى کند.
اى بهانه اى براى زيستن! اشتياق همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرين ما در انتظار مقدم توييم اى اميد آخرين!
اى عزيز دل پناه شيعيان اى فروغ جاودان! سايه بلند نام وياد تو از سر وسراى عاشقان بيقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد.